روحاني شجاع و آرام
روحاني شجاع و آرام
روحاني شجاع و آرام
نويسنده :عباس خامه یار
درميان ياران ، مريدان و محبان پيشواي تاريخ ساز انقلاب اسلامي ، خميني كبير(ره) ، شايد كمتر كسي به خوبي آيت الله شهيد شيخ فضل الله مهدي زاده محلاتي ، مصداق آية شريفة «اشداء علي الكفار رحماء بينهم» باشد.
شهيد محلاتي همان كسي بود كه در روزگار جواني ،با كمال شجاعت در مقابل ورود و متعاقب آن تدفين جنازه رضاخان ، ايستادگي كرد و به اتفاق علما و طلاب آن زمان حوزه هاي علميه ، از آلوده شدن آستان مقدس حضرت معصومه (س) و حومة شهر قم (پايتخت علمي و فكري تشيع در ايران اسلامي) در اثر پذيرش اين ننگ جلوگيري كرد. در عين حال ، او را در آن سال ها با نواب صفوي و يارانش ارتباط داشت كه از هر سو ، رژيم ، آنان (فدائيان اسلام) را تحت نظر و فشار مداوم قرار داده بود و سرانجام نيز نظام ستم شاهي ، تقريباً اصلي ترين هسته اين گروه مؤثر و عملگراي اسلامي و شيعي را به جوخه اعدام سپرد.
اگر بتوانيم با مطالعه و درك شرايط خطير و حساس آن دوره از تاريخ معاصر ، خود را در بستر حوادث و اقتضائات آن زمان قرار دهيم ، به خوبي مي توانيم ميزان شجاعت شيخ شهيد ، محلاتي عزيز را درك كنيم . همو كه از پي همراهي هايش با مرحوم آيت الله كاشاني ،روحاني آزاده نهضت ملي شدن صنعت نفت ، با نخستين فريادهاي حضرت امام خميني (ره) در ابتداي دهه ي چهل هم آوا شد و از آن پس بود كه مورد هجمه هاي مداوم دژخيمان رژيم پهلوي قرار گرفت. اما باز هم با شجاعت تمام ، حتي يك لحظه خم به ابرو نياورد و از حركت باز نايستاد و چه از طريق ياري و همراهي با حضرت امام (ره) و چه از طريق وعظ و خطابه و منبر و سفر و غيره ، همواره در حلقه نزديكترين ياران معمار كبير انقلاب اسلامي قرار داشت و در مقابل دشمنان مصداق بارز «اشداء علي الكفار» بود. به موازات آن ، با آرامش و متانتي بي نظير همواره يار وياور و ملجأ همراهان نهضت بود و چه در ميدان مبارزه ، چه در زندان ، امين رازها و تسكين دهنده ي دردهاي مبارزان و پشت و پناه آنان بود.
وقتي هم كه انقلاب به ثمر رسيد شيخ دوست داشتني ما با صداي گرمش«صداي انقلاب اسلامي ايران» را از راديو به گوش همگان رساند ، با وجود مسؤوليت هاي خطيري كه مردم وامام امت بدو سپرده بودند ،از قبيل نمايندگي مجلس و نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، آرامش خود را ، حتي بيش از پيش ، حفظ مي كرد و در ميان خودي ها مصداق زيباي «رحماء بينهم» به شمار مي رفت . او اين شجاعت و آرامش توأمان را از بينش عميقش كسب كرده بود. شيخ شهيد ، سال ها بر زمين ادب مريدي پير مرادش «حاج آقا روح الله » بوسه زده بود و اين سكينه وقار را با تأسي از آن بزرگ مرد فرا چنگ آورده بود.
در جبهه هاي نبرد نيز شهيد محلاتي همچون هميشه زندگي پربارش ، بازوي تواناي رزمندگان اسلام بود و پيام آور مهر و محبت پرچمدار قافله و بزرگ مرد تاريخ معاصر شيعه ، حضرت امام خميني (ره) ، براي ياران جان بر كف و سپاهيان و ارتشيان و بسيجيان مخلص و بي ادعا بود.
اين شهيد بزرگوار در مدت پنج سال ونيم از هشت سال حماسه دفاع مقدس ، حتي يك دم از تلاش باز نايستاد و با پيگيري هاي مستمر ، به وضعيت جبهه و پشت جبهه رسيدگي مي كرد.
آخرين برگ زرين از زندگي زيباي اين روحاني دوست داشتني نيز با بروز جلوه اي ديگر از شجاعت و آرامش توأمان او در دفاع مقدس رقم خورد. بدين صورت كه چند هواپيماي دشمن بعثي ،صهيونيستي در حوالي اهواز هواپيماي حامل شهيد محلاتي و چند تن از شخصيت هاي كشوري و نيز رزمندگان اسلام را احاطه مي كنند و با تهديد به هدف قرار دادن قطعي اين هواپيما ، خلبان و سرنشينان را به فرود در خاك عراق فرا مي خوانند.
اما اين دست پرورده ي مكتب اهل بيت (ع) ، همچون سيد و سالار شهيدان آقا اباعبدالله الحسين (ع) ، مرگ با عزت وشرف را بر ننگ تسليم در برابر دشمن ترجيح مي دهد و به همراهي يارانش ، شجاعانه و در كمال آرامش معنوي به استقبال سعادت والاي شهادت مي رود . در اين شماره مي كوشيم روايتگر زندگي پر مجاهدت و پر فراز و نشيب اين بزرگ مرد عرصه تلاش و استقامت در راه خدا و خلق خدا باشيم و در اين راه از ذات اقدس باري تعالي مدد مي جوييم...
سلام بر تو اي فضل خدا، اي مريد روح خدا ، كه اين چنين نام خود را در دفتر عشق و معرفت جاودانه ساختي و خالصانه به ديدارمعبود شتافتي .
روحت شاد و راهت پررهرو باد
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 56
شهيد محلاتي همان كسي بود كه در روزگار جواني ،با كمال شجاعت در مقابل ورود و متعاقب آن تدفين جنازه رضاخان ، ايستادگي كرد و به اتفاق علما و طلاب آن زمان حوزه هاي علميه ، از آلوده شدن آستان مقدس حضرت معصومه (س) و حومة شهر قم (پايتخت علمي و فكري تشيع در ايران اسلامي) در اثر پذيرش اين ننگ جلوگيري كرد. در عين حال ، او را در آن سال ها با نواب صفوي و يارانش ارتباط داشت كه از هر سو ، رژيم ، آنان (فدائيان اسلام) را تحت نظر و فشار مداوم قرار داده بود و سرانجام نيز نظام ستم شاهي ، تقريباً اصلي ترين هسته اين گروه مؤثر و عملگراي اسلامي و شيعي را به جوخه اعدام سپرد.
اگر بتوانيم با مطالعه و درك شرايط خطير و حساس آن دوره از تاريخ معاصر ، خود را در بستر حوادث و اقتضائات آن زمان قرار دهيم ، به خوبي مي توانيم ميزان شجاعت شيخ شهيد ، محلاتي عزيز را درك كنيم . همو كه از پي همراهي هايش با مرحوم آيت الله كاشاني ،روحاني آزاده نهضت ملي شدن صنعت نفت ، با نخستين فريادهاي حضرت امام خميني (ره) در ابتداي دهه ي چهل هم آوا شد و از آن پس بود كه مورد هجمه هاي مداوم دژخيمان رژيم پهلوي قرار گرفت. اما باز هم با شجاعت تمام ، حتي يك لحظه خم به ابرو نياورد و از حركت باز نايستاد و چه از طريق ياري و همراهي با حضرت امام (ره) و چه از طريق وعظ و خطابه و منبر و سفر و غيره ، همواره در حلقه نزديكترين ياران معمار كبير انقلاب اسلامي قرار داشت و در مقابل دشمنان مصداق بارز «اشداء علي الكفار» بود. به موازات آن ، با آرامش و متانتي بي نظير همواره يار وياور و ملجأ همراهان نهضت بود و چه در ميدان مبارزه ، چه در زندان ، امين رازها و تسكين دهنده ي دردهاي مبارزان و پشت و پناه آنان بود.
وقتي هم كه انقلاب به ثمر رسيد شيخ دوست داشتني ما با صداي گرمش«صداي انقلاب اسلامي ايران» را از راديو به گوش همگان رساند ، با وجود مسؤوليت هاي خطيري كه مردم وامام امت بدو سپرده بودند ،از قبيل نمايندگي مجلس و نمايندگي ولي فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، آرامش خود را ، حتي بيش از پيش ، حفظ مي كرد و در ميان خودي ها مصداق زيباي «رحماء بينهم» به شمار مي رفت . او اين شجاعت و آرامش توأمان را از بينش عميقش كسب كرده بود. شيخ شهيد ، سال ها بر زمين ادب مريدي پير مرادش «حاج آقا روح الله » بوسه زده بود و اين سكينه وقار را با تأسي از آن بزرگ مرد فرا چنگ آورده بود.
در جبهه هاي نبرد نيز شهيد محلاتي همچون هميشه زندگي پربارش ، بازوي تواناي رزمندگان اسلام بود و پيام آور مهر و محبت پرچمدار قافله و بزرگ مرد تاريخ معاصر شيعه ، حضرت امام خميني (ره) ، براي ياران جان بر كف و سپاهيان و ارتشيان و بسيجيان مخلص و بي ادعا بود.
اين شهيد بزرگوار در مدت پنج سال ونيم از هشت سال حماسه دفاع مقدس ، حتي يك دم از تلاش باز نايستاد و با پيگيري هاي مستمر ، به وضعيت جبهه و پشت جبهه رسيدگي مي كرد.
آخرين برگ زرين از زندگي زيباي اين روحاني دوست داشتني نيز با بروز جلوه اي ديگر از شجاعت و آرامش توأمان او در دفاع مقدس رقم خورد. بدين صورت كه چند هواپيماي دشمن بعثي ،صهيونيستي در حوالي اهواز هواپيماي حامل شهيد محلاتي و چند تن از شخصيت هاي كشوري و نيز رزمندگان اسلام را احاطه مي كنند و با تهديد به هدف قرار دادن قطعي اين هواپيما ، خلبان و سرنشينان را به فرود در خاك عراق فرا مي خوانند.
اما اين دست پرورده ي مكتب اهل بيت (ع) ، همچون سيد و سالار شهيدان آقا اباعبدالله الحسين (ع) ، مرگ با عزت وشرف را بر ننگ تسليم در برابر دشمن ترجيح مي دهد و به همراهي يارانش ، شجاعانه و در كمال آرامش معنوي به استقبال سعادت والاي شهادت مي رود . در اين شماره مي كوشيم روايتگر زندگي پر مجاهدت و پر فراز و نشيب اين بزرگ مرد عرصه تلاش و استقامت در راه خدا و خلق خدا باشيم و در اين راه از ذات اقدس باري تعالي مدد مي جوييم...
سلام بر تو اي فضل خدا، اي مريد روح خدا ، كه اين چنين نام خود را در دفتر عشق و معرفت جاودانه ساختي و خالصانه به ديدارمعبود شتافتي .
روحت شاد و راهت پررهرو باد
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره 56
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}